پاسخ به شبهه:
این که چرا مسلمانان خداوند آسمان و زمین را رها کرده و از مخلوقات او یعنی حضرت حجت(عج) یا سایر ائمه (ع) درخواست کمک و آمرزش می کنند ؟ چرا از خداوند طلب نمی کنند؟و برای خدا شریک قائل می شوند؟
وسیله قرار دادن آبرومندان برای تقرب به خداوند هیچگاه شرک محسوب نمی شود
باید این را بدانیم که همه وسیله هستند برای رسیدن به خدا، اما ما باید این وسایل را بشناسیم و باید بدانیم پیروی از آنها دستور خداوند و خواست خداوند است و اگر شخصی بگوید که من پیامبر را رها کردم و به خدا چسبیده ام شک نکنید که این شخص از خدا دور شده است. در قرآن پیروی از دستور پیامبر مطابق دستور خداوند است و کلمات اطیعوا الرسول هم بسیار زیاد هست. پس شخصی نمی تواند بگوید نه فقط و فقط خدا. این حرف عین جهالت است.
پیروی از دستورات پیامبر همان پیروی از دستورات خداوند است و پیروی از اولی الامر هم پیروی از دستورات پیامبر و متقابلا پیروی از خداوند است.
اگر شخصی بگوید: نه، امام زمان ما نمی خواهیم بلکه فقط و فقط خدا می خواهیم باید بگوییم درسته که همه وسیله هستند که ما به خدا برسیم اما خداوند اینگونه نمی خواهد وگرنه پیامبر نمی فرمودند . من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه. یعنی هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است. این یعنی اینکه اگر شخصی هرقدر نماز بخواند روزه بگیرد ولی امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است( شاید قبول کردنش سخت باشد اما این دستور پیامبر و خداست) بلکه انسان قادر به درک تمام مسائل مربوط به دین و قرآن نمی باشد و برای رسیدن به خدا نیاز به واسطه ای اعلم دارد که خداوند برای ما ائمه را قرار داده است.
آیا ابن ملجم (لعنة الله علیه) نماز خوان نبود؟ آیا پینه های پیشانیش را با شمشیر نمی برید؟ آیا جریان ماروق بی دین را شنیده اید، آن شخصی را که پیامبر فرمود این شخص نمازش از گردنش بالاتر نمی رود؟ آیا امثال اینها را نشنیده اید؟ گاهی از اوقات ما دستورات پیامبر به خاطر قیاس های اشتباهمان فراموش می کنیم. و باید بدانیم که اولین شخصی که قیاس کرد شیطان بود. ما نباید از حد فرمان الهی تجاوز کنیم زمانی که خداوند در قرآن می فرماید که " ابتغوا الیه الوسیه" یعنی وسیله ای برای تقرب به خداوند بگیرید. ما نباید به خاطر رأی خودمان دستور قرآن را زیر پا گذاریم. باید حواسمان به محکم و متشابه قرآن باشد. متاسفانه افراد زیادی الان اینگونه فکر می کنند که توسل و شفیع قرار دادن دیگران باعث شرک می شود. وای از اتفاقات آخر زمان وای از قدرت شیطان که با امیال نفسانی انسان آمیخته می شود و دستورات خدا را دگرگون می سازد وای از انسان اگر اطیعوا الرسول را فراموش کند. خدا به داد ما برسد در اتفاقات آخر الزمان.
و اما دوستان آیا ما از پیامبر خدا بیشتر می فهمیم- نعوذ بالله- ؟ آیا آن جریان را شنیده اید که شخصی که نابینا بود آمد خدمت پیامبر (ص) و و تقاضای دعا کرد ( که خداوند به وسیله ی پیامبر به آن مرد بینایش رابرگرداند) و پیامبربه او این دعا را سفارش کردند اللهم إنی أسألک وأتوجه بنبیک محمد نبی الرحمة یا محمد انی توجهت بک إلى ربی فی حاجتی لتقضى لی ، اللهم شفعه فی
که می توانید شرح این مطلب را در مسند أحمد ج4 ص 138 . وسنن الترمذی کتاب الدعوات ج 13 ص 80 - 81 وسنن ابن ماجة کتاب إقامة الصلاة والسنة فیها باب ما جاء فی صلاة الحاجة الحدیث 1385 ص 441 وابن الأثیر بسنده بترجمة عثمان بن حنیف من أسد الغابة والبیهقی بروایة صاحب تحقیق النصرة عنه . تحقیق النصرة ص 114 و... بیابید.
و آیا برای شما نقل کنم آن روایتی را که عمر بن خطاب نقل کرده است. که: حضرت آدم بر اساس اطلاعی که از خلقت پیامبر اسلام و درجه اش نزد خداوند داشت به پیشگاه خداوند چنین عرض کرد: یا رب اسئلک بحق محمد لما غفرت لی. یعنی خداوندا به حق محمد(ص) از تو می خواهم که مرا ببخشی .
که شرح این مطلب را هم می توانید در مستدرک الحاکم کتاب التاریخ فی اخر کتاب البعث ، ج 2 ص 615 باب اسسغفار آدم به حق محمد (ص) ومجمع الزوائد ج8 ص 253 وتحقیق النصرة للمراغی ( ت : 816 ه ) ص 113 - 114 . که از طبرانی نقل کرده است
آیا می خواهیم با قیاس های خودمان اوامر و دستورات رسول الله را کنار بگذاریم؟ آیا اگر این کار شرک محسوب می شد ، پیامبر به آن شخص نا بینا این دعا را یاد می داد؟
سوره ی نساء آیه 64 را نگاه کنید. نوشته نشده است که: و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جائوک فاستغفروالله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما یعنی (ای پیامبر) اگر آنهایی که به خودشان ظلم کرده اند (گناه کار) از کردار خود به خدا توبه نموده و به تو رجوع می کردند که بر آنها استغفار کنی و از خدا آمرزش خواهی(برای آنها) البته در این حال خدا را تو به پذیر و مهربان می یافتند.
آیا قرآن مارا به سمت شرک دعوت می کند؟ یا بعضی ها تند روی را مایه ی کار خودشان قرار داده اند؟
آیا سوره ی یوسف آیه ی97 را نشنیده اید که برادران یوسف از پدرشان تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند برای آنها استغفار کند و یعقوب نیز این کار را انجام داد.
آیا پیغمبر خدا نعوذ بالله مشرک است؟ اگر این کار شرک است پس چرا خداوند این را ضمیمه ی این آیه نفرموده است؟ آیا پا را از دستور خداوند جلو تر گذاشتند و تند روی جاهلانه درست است؟
آیا سوره ی توبه آیه114 را نشنیده اید ؟ موضوع استغفار ابراهیم برای پدرش که تاثیر دعای پیغمبران را تایید می کند؟ آیا این چنین آیات را نشنیده اید؟ آیا زمان آن نشده که کمی فکر کنیم و به دستورات خداوند انجام دهیم؟ آیا بس نیست بدعت هایی که در دین وارد شده است؟ آیا باز می خواهیم به دوران جاهلیت برگردیم و قیاس های خودمان را به جای دستورات خداوند بگذاریم؟
آیا سوره ی حجرات آیه ی 1 را نشنیده اید ، آنجایی که خداوند می فرماید: یا ایها الذین آمنو لا تقدموا بین یدی الله و رسوله و اتقوالله ان الله سمیع علیم. ای کسانی که ایمان آوردید پایتان را از دستور خداوند و رسولش فراتر نگذارید و تقوای اللهی پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست.
عزیزان ، قیاس خودمان را ترجیح بر دستور خدا و پیامبرش ندهیم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم . والسلام
پی نوشت:
برگرفته از وبلاگ پاسخ به شبهات با کمی تصرف و تلخیص
http://pasookh.blogfa.com ...
|